قال على(علیهالسلام):
«لِكُلِّ شَىْء آفَةٌ»؛ هر چیزى آفتى دارد (در هر كار مراقب آفتها باشید.)(1)
شرح و تفسیر
هر چیزى در جهان هستى، همانگونه كه در روایت بالا آمده، آفت یا آفتهایى دارد؛ یعنى تمام موجودات عالم آسیبپذیرند و نمىتوان چیزى پیدا كرد كه بى آفت باشد. به عنوان نمونه بدن خود ما انسانها چقدر آسیبپذیر و پر آفت است. انواع و اقسام بیمارىها، كه از مرز هزاران نوع بیمارى مىگذرد، همواره سلامت انسان را تهدید مىكند. بدین جهت رشتههاى مختلف پزشكى براى مداواى آنها به وجود آمده است، حتّى آفات یك عضو(مثلا چشم) آنقدر زیاد است كه در جهان كنونى یك طبیب نمىتواند در همه مشكلات چشم متخصّص شود؛ بلكه چشم، متخصّصهاى مختلفى دارد. روح انسان نیز چنین است؛ نباتات، حیوانات، جامعه انسانى و خلاصه همه چیز آفت دارد.
با توجه به این اصل كلى و فراگیر، باید در هر موفّقیت و موهبتى با دقت مراقب آفات آن باشیم وگرنه پیروزىها و نعمتها در معرض خطر قرار مىگیرد. حضرت على(علیهالسلام) در ادامه این سخن، آفت نزدیك به سى نعمت را بیان كرده، كه در این جا به چهار مورد آن مىپردازیم:
1ـ «آفَةُ الْوَرَعِ قِلَّةُ الْقِناعَةِ؛ آفت مهمّ تقوا (و نقطه آسیبپذیرى آن) قانع نبودن در زندگى است.»(2) چیزى كه انسان را به حرام مىاندازد، چیزى كه آدمى را حریص بر استفاده از اموال شبههناك مىكند، چیزى كه افراد ضعیف الایمان را به سوى ترك خمس و زكات سوق مىدهد، چیزى كه باعث مىشود تا انسان براى كسب اموال بیشتر به آب و آتش بزند، قانع نبودن است! اگر زندگى انسان آمیخته با قناعت باشد، اداره آن آسان است.
در حالات هارون الرشید نوشتهاند كه در جشن عروسى یكى از فرزندانش به جاى نُقل و سكّه، قطعههایى از كاغذ كه بر روى هر كدام نام یك آبادى نوشته شده بود بر سر عروس خود مىریخت!(3) روشن است وقتى كسى بخواهد این كار را بكند، نمىتواند به حلال قناعت نماید، بلكه به ناچار آلوده به غصب و غارت و چپاول و دزدى و سایر كارهاى خلاف مىشود، ولى اگر قناعت كند دست به این كارها نمىزند.
2ـ «آفَةُ الْقَوِىِّ اسْتِضْعافُ الْخَصْمِ؛ آفت نیرومند، كوچك شمردن دشمنانش مىباشد.»(4) نقطه آسیب قدرتمندان و جوامع قوى این است كه دشمنان خود را كوچك مىشمارند. نگویید تهاجم فرهنگى مهم نیست! اگر فلان روزنامه توهین كرد، اهمیّتى ندارد! اگر فلان فیلم دهن كجى كرد، تأثیرى ندارد و ...؛ چون اگر دشمن را كوچك شمردى از او ضربه مىخورى.
3ـ «آفَةُ الدّینِ الْهَوى؛ هواى نفس آفت دین است.»(5) هواى نفس دین انسان را بر باد مىدهد، آفت دین یك چیز درونى به نام هواى نفس است.
4ـ «آفَةُ الْعَقْلِ الْهَوى؛ هواى نفس آفت عقل انسان(نیز) هست.»(6) هواى نفس عقل انسان را از كار مىاندازد و انسان را پر اشتباه ظاهر مىكند. هواپرستى حجاب مىشود. هواپرستى هم آفت دین است و هم آفت عقل. آرى همه چیز آفت دارد، باید آفتها را شناخت و با آن مبارزه كرد.
پینوشتها:
1. میزان الحكمه، باب 97، حدیث 514، (ج 1، ص 110).
2. میزان الحكمة، باب 97، حدیث 537، (ج 1، ص 111).
3. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، ج 1، ص 118.
4. میزان الحكمة، باب 97، حدیث 541، (ج 1، ص 111).
5. میزان الحكمة، باب 97، حدیث 513، (ج 1، ص 110).
6. میزان الحكمة، باب 97، حدیث 526، (ج 1، ص 111).
برگرفته از کتاب 110 سرمشق از سخنان حضرت على(علیهالسلام)، آیة الله مکارم شیرازی.
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
نظرات شما عزیزان: